تبلیغات X
سفارش بک لینک
نرم افزار ارسال صورتحساب الکترونیکی
آموزش ارز دیجیتال
لباس خواب
ابزار تادیومی
خرید بک لینک قوی
صرافی ارز دیجیتال
خرید تتر
جعبه لوح تقدیر
مجوز موسیقی
وی شاپ
Buy kaspa miner
Buy ks3
Ks3 miner
هنگ درام
لیوان حجامت شعبانی
تولید پاکت پستی
ارسال بسته
فایل گپ
بیگ بلاگ


هیئت جوانان عزادار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

درباره وبلاگ


هیئت جوانان عزادار حضرت ابوالفضل العباس(ع) محله پسکلایه کوچک واقع در شهرستان شهسوار بوده و عمده فعالیتهای این هیئت برگزاری مراسم فرهنگی و مذهبی با حضور جوانان ولائی و متدین محل و حمایت پیران و پیشکسوتان می باشد. مکان هیئت: تنکابن - پسکلایه کوچک - خیابان شهید کوهستانی- خیابان شهید بیژن حسین پور - مسجد صاحب الزمان (عج)


ورود کاربران

موضوعات مطالب

- حج
- شعر
- صفر

نويسندگان

آمار بازديد


    آنلاين : 1 نفر
    بازديد امروز : 58362 نفر
    بازديد ديروز : 32758 نفر
    بازديد ماه : 91120 نفر
    بازديد سال : 58361 نفر
    کل بازديد : 329903 نفر
    تعداد اعضا : 10 نفر
    کل مطالب : 1979
    نظرات : 69


Thumb

از سعد بن عبدالله روايت شده است که حضرت قائم عليه السلام درباره تأويل « کهيعص » پرسيدم.
حضرت فرمود: اين حروف از خبرهاي غيبي است که خداوند بنده اش زکريا را بر آن آگاه ساخت. آن گاه داستان آن را براي محمد صلي الله و عليه و آله و سلم بيان کرده است، و داستان آن از اين قرار است که زکريا از پروردگارش درخواست نمود که وي را بر نامهاي پنج تن « پيامبر و اهل بيتش » آگاه سازد پس جبرئيل بر او فرود آمد و نام پنج تن را بر وي تعليم داد.

زکريا هرگاه ياد و ذکري از محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام مي کرد، ناراحتي و اندوهش برطرف مي شد و هرگاه متذکر نام حسين عليه السلام مي شد اشک چشمانش را مي گرفت و نفسش به شماره مي افتاد.
روزي گفت: خدايا، چرا هرگاه چهار تن از آنها را ياد مي کنم به وسيله نامهايشان از اندوه تسلاي خاطر مي يابم و هرگاه حسين را ياد مي کنم اشک در چشمانم حلقه مي زند و آه از دلم بلند مي شود؟
خداي تبارک و تعالي وي را از داستان کربلا آگاه ساخت و فرمود: « کهيعص » پس: « کاف » نشان کربلاست و « ها » نشان هلاکت عترت پاک او و « يا » نشان يزيد، کسي که در حق حسين ظلم کرد و « عين » نشان عطش است و « صاد » نشان صبر حسين عليه السلام است.


چون زکريا عليه السلام قصه کربلا را شنيد، سه روز از مسجد خارج نشد و با مردم نيز ملاقات نکرد و در اين مدت در گريه و سوگواري بسر برد و اين چنين مرثيه مي خواند: خدايا، آيا بهترين خلقت را به فرزندش سوگوار مي سازي.
خداي من، آيا اين مصيبت بزرگ را بر آستان او فرود مي آوري؟ خداي من، آيا بر قامت علي و فاطمه لباس مصيبت مي پوشاني؟ آيا اندازه اين مصيبت را بر درگاه آنان وارد مي سازي؟
پس از آن مي گفت: خدايا، به من فرزندي عطا کن که در پيري مايه چشم روشني من باشد. و چون اين فرزند را به من عطا کردي مرا ديوانه محبتش بگردان، آن گاه مرا در مصيبتش سوگوار کن همان گونه که محمد، حبيب خودت را به فرزندش سوگوار کردي. پس خداوند يحيي را به او عنايت کرد و او را در غم مصيبت « يحيي » سوگوار ساخت. و مدت حمل يحيي 6 ماه بود، همانند حسين عليه السلام.

 

منابع

 بحارالانوار، ج 44، ص 223، حديث 1 - احتجاح، ص 239

سایت عاشورا



اعلانات خيريه



موسسه خيريه محک



بنياد خيريه مهر نور, بنر حمايتي,بنر خيريه,بنر مهر نور


جستجو




در اين وبلاگ
در كل اينترنت



پربازديدترين مطالب

زيارت اماکن مذهبي


پخش زنده حرم