درباره وبلاگ
هیئت جوانان عزادار حضرت ابوالفضل العباس(ع) محله پسکلایه کوچک واقع در شهرستان شهسوار بوده و عمده فعالیتهای این هیئت برگزاری مراسم فرهنگی و مذهبی با حضور جوانان ولائی و متدین محل و حمایت پیران و پیشکسوتان می باشد. مکان هیئت: تنکابن - پسکلایه کوچک - خیابان شهید کوهستانی- خیابان شهید بیژن حسین پور - مسجد صاحب الزمان (عج)
ورود کاربران
آخرين مطالب ارسالي
- شهادت امام جواد (ع)
- چهل حدیث از حضرت امام جواد علیه السلام
- زندگینامه امام جواد الائمه (ع)
- چهارده معجزه امام جواد علیه السلام
- حرز امام جواد علیه السلام و فواید آن
- سالروز شهدای هفتم تیر و روز قوه قضائیه
- روز خاص زیارتی امام رضا علیه السلام
- درگذشت استاد کریم خانی تسلیت باد
- تصنیف بسیار زیبای "قطعه ای از بهشت"
- میلاد امام علی بن موسی الرضا(ع)
- چهل حدیث از امام رضا (ع)
- صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
- قطعه "سبزه نوروز" از دکتر اصفهانی در وصف امام رضا علیه السلام
- نماهنگ امام رضا(ع) با صدای حامد زمانی
- سالروز ارتحال رهبر کبیر انقلاب و نیمه خرداد
- ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها و روز دختران
- زندگینامه حضرت معصومه (س)
- کرامات حضرت معصومه (س) از زبان خادمان حرم
- عظمت و کرامت حضرت معصومه سلام (س) در روایات
- شهادت امام جعفر صادق (ع)
نويسندگان
آمار بازديد
آنلاين : 1 نفر
بازديد امروز : 41522 نفر
بازديد ديروز : 32758 نفر
بازديد ماه : 74280 نفر
بازديد سال : 41521 نفر
کل بازديد : 313063 نفر
تعداد اعضا : 10 نفر
کل مطالب : 1937
نظرات : 68
زوار ما را گرامي دار!
مداح با اخلاص اهلبيت عصمت و طهارت(ع) حضرت حاج آقاي محمد خبازي معروف به
(مولانا) گفت: يكي از اين سالهايي كه كربلا رفتم ايام عاشورا و تاسوعا بود.
عربها
بر حسب عادت ايام عاشورا در كربلا عزاداري ميكنند. و از نجف هم براي شركت
در عزا به كربلا ميآيند، ولي آنان در موقع 28 صفر در نجف عزاداري ميكنند
و از كربلا هم براي عزاداري به نجف ميروند.
صبح بيست و هفتم صفر
از نجف به كربلا آمدم و چون خسته شده بودم به حسينيه رفتم و در آن جا
خوابيدم، بعد از ظهر كه به زيارت «حضرت ابوالفضل(ع) و زيارت امام حسين(ع)»
مشرف شدم، ديدم خلوت است حتي خدام هم نيستند و مردم كم رفت و آمد ميكنند
گفتم: پس مردم كجا رفتند!
گفتند: در امشب شب بيست و هشتم صفر است اكثر مردم از كربلا به نجف ميروند و در عزاداري پيغمبر (ص) و امام حسن(ع) شركت ميكنند.
من
خيلي ناراحت شدم، به حرم حضرت ابوالفضل(ع) آمدم و عرض كردم: «آقا من از
عادت عربها خبر نداشتم و به كربلا آمدهام، يكي وسيلهاي جور كني تا به نجف
برگردم.»
آمدم سر جاده ايستادم ولي هر چه ايستادم وسيلهاي نيامد، دوباره به حرم آمدم.
به حضرت گفتم: آقا من ميخواهم به نجف بروم .
باز به اول جاده برگشتم ولي از وسيلة نقليه خبري نبود.
بار سوم آمدم سر جاده ايستادم، ديدم يك فولكس واگن كرمي رنگ جلوي پاي من ترمز كرد.
گفت: محمد آقا! گفتم: بله!
گفت: نجف ميآيي؟ گفتم: بله.
گفت: بفرمائيد بالا.
من عقب فولكس سوار شدم، راننده مرد عرب متشخصي بود كه چپي و عقالي بر روي سرش بود.
از آينة ماشين گريه كردن او را ديدم، از او پرسيدم: حاجي قضيه چيه؟ چرا گريه ميكني؟!
گفت: نجف به شما ميگويم.
آمديم
نجف، در يك مسافرخانه نگه داشت و مسافر خانچي. را كه آشنايش بود صدا زد و
گفت: اين محمد آقا چند روزي كه اينجاست مهمان ماست و هر چه خرجش شد از
ايشان چيزي نگير.
بعد به من آدرس داد كه هر وقت كربلا آمدي به اين آدرس به خانة ما بيا.
گفت: اسم شما چيست؟
گفت: من «سيد تقي موسوي» هستم.
گفتم: از كجا ميدانستي كه من ميخواهم به نجف بيايم.
گفت: بعدا برايت به طور كامل تعريف ميكنم اما اكنون به تو ميگويم.
من عيالي داشتم كه سر زائيدن از دنيا رفت، بچهاش كه دختر بود زنده است.
من
دختر بچه را با مشكلات بزرگش كردم. ـ زني ديگر گرفتم و اين روزها پا به
ماه بود، من ديدم كه امروز ناراحت است و دكتر دم دست نداشتم، به زن
همسايمان گفتم:
برو خانة ما كه زنم حالش خوب نيست و خودم به حرم
حضرت ابوالفضل(ع) آمدم، و گفتم: آقا من ديگه نميتوانم، اگر اين زن هم از
دستم برود زندگيم از هم ميپاشد.
من نميدانم، و با دل شكسته و
گريةزياد به خانه آمدم ديدم عيالم دوقلو بچهدار شده و به من گفت برو دم
جادة نجف، يك نفر بنام محمد آقاست او را به نجف برسان و باز گرد.
گفتم: محمد آقا كيست؟
گفت: من در حال درد بودم و حالم غير عادي شد در اين هنگام «حضرت ابوالفضل(ع)» را ديدم.
فرمودند: «ناراحت نباش خدا دو فرزند دختر به شما عنايت ميكند.»
به شوهرت بگو: اين زائر ما را به نجف ببر. خلاصه من مأمور بودم شما را به نجف بياورم.
من
بعد از زيارت به كربلا آمدم، منزل ايشان رفتم، ديدم دو دختر دو قلوي او و
عيالش بحمدا . . . همه صحيح و سالم هستند و از من پذيرائي گرمي كردند بخاطر
آنكه زائر «حضرت قمر بني هاشم (ع)» بودم.
تعداد بازديد : 60 | ارسال نظر(0) | نسخه قابل چاپ | موضوع: ماه بنی هاشم(ع),
برچسب ها: کرامات آقا ابوالفضل
جستجو
پربازديدترين مطالب
پيوندها
- پرچم سرخ یا حسین
- مختارنامه ای ها
- پایگاه جامع عاشورا
- ایران و جهان چند قطبی
- ایران ارتوپد
- دریای خزر
- داستان برای کودکان و نوجوانان
- تغذیه سالم و درست
- هیئت انصارالحسین (ع) شهدای آذریهای تنکابن
- هیئت انصار الحسین
- بزرگترین وبلاگ اشعار مذهبی
- بچه های شیعه
- سایت مسجد جمکران
- پایگاه اطلاع رسانی تعزیه ایران
- تجربه های آموزشی قرآنی
- دار الایتام امام هادی (ع)
- آموزش زبان انگلیسی برای کودکان
- کوچکترین مرد کربلا
- پایگاه مقاومت شهدای پسکلایه کوچک
- شجره طیبه صالحین
- فروشگاه اسلام مارکت
- آموزش مداحی امیرپور خادم العباس
- شیعه نیوز
- شیعه لیدرس
- هاست رایگان
- پوسترهای مذهبی
- مجمع جهانی حضرت علی اصغر(ع)
- دختران آفتاب
- سایت آیت الله سیستانی
- مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
- تو فقط لیلی باش
- طرح عفاف و ترویج حجاب
- حسینیه نوحه
- طراحی سایت
- ریاحین
- سبک زندگی اسلامی
- کتابخانه احادیث شیعه
- اسلام کوئست
- مسجد الزهرا
- عقیق